استراتژی omnichannel
این احتمالا به صدا بدعت، اما شاید وقت آن است که
برای حرفه ای ها تجربه مشتری را به یک قدم به عقب از که "omnichannel" شعار بازاریابی و در
تصویر بزرگ نگاه کنید. که به احتمال زیاد یک پیشنهاد است که به صدا در خواهد مانند
آن تناقض به همان اندازه که بدعت است، با توجه به اینکه بسیاری از استراتژیست های،
دیجیتال و یا در غیر این صورت، فکر می کنم که تصویر بزرگ omnichannel
- اما ممکن است جایی که آن را از ریل.
بله، شرکت نیاز به ایجاد این سفر مشتری بدون درز.
بله، دوران مشتری وارد کرده است - اگر چه آن را سخت به تصور زمانی که کسب و کار در
عصر مشتری نبود، اگر کس در مورد آن فکر می کند. بله، آن تجربه مشتری است که تعریف آن
دوران، در بخشی به دلیل تلفن همراه، اجتماعی و دیگر فن آوری انتظارات خود را تغییر
کرده است. بله، جمعیتی هزار ساله یک راننده فرهنگی برای استراتژی omnichannel است، اما
از آن زمان به خوبی گذشته به درک که با برخی از زمینه و حس مشترک است - و فرهاد مانجو،
نوشتن برای نیویورک تایمز در هفته گذشته، در نهایت آن را گفت: وای یک اسطوره.
بنابراین، به یک معنا، این است که "omnichannel،" اما اجازه دهید در
مورد آنچه مانجو است که در اولین گرفتن فکر می کنم. قطعه خود را در مورد نحوه شرکت
های بزرگ امریکا تعقیب رمز و راز هزاره در حالی که مشرف به حقایق زمان مفتخر مورد هر
نسل یا گروه متمرکز است. آنها یکپارچه نیست، واقعا هیچ چیز مانند یک زبان نماینده هزاره
برای کل گروه، و بازاریابی، به ویژه وجود دارد، از دست دادن هر دو اعتبار خود و کرامت
خود اصرار دارد که این امپراتور نیاز لباس های جدید - بنابراین ما باید راه های جدید
براق پیدا به فروش آنها.
قطعه مانجو شامل مصاحبه با لازلو باک، رئیس منابع
انسانی در گوگل، و باک به قلب از آن است. اگر شما در هزاره نگاه و شناسایی نیازها و
خواسته های اساسی خود هستند، باک می گوید، "این تفاوت در تمام بین این نسل جدید
کارگران و نسل من و نسل پدر من وجود دارد. هر انسانی می خواهد همان چیزی که در محل
کار - ما می خواهیم با احترام رفتار شود، ما می خواهم به یک معنا و سازمان ها و ضربه،
و ما می خواهیم رئیس ما فقط ما را تنها بگذارند تا ما می توانیم کار ما انجام به عبارت
دیگر. "، فقط مردم هستند. این از دست دادن به کسب و کار است که به استخدام مشاوران
وظیفه پاک کردن تصورات از پیش پنداشته در مورد آنها.
همان پویا است در محل کار هنگامی که ما به عنوان
اگر آن بازاریابی شد نظریه وحدت از همه چیز تعقیب "omnichannel"،
و از دست ندهید کل نقطه ای از آنچه به این معناست مشتری محور، از نقطه نظر که مشتریان
می باشد. به صحبت می کنند از "Omni"
هر چیزی است به التماس کردن به تصاویری که تقریبا * عده. به عنوان بازاریابان، ما در
حال حاضر همیشه حاضر. بر اساس داده های ما و جغرافیایی ما، ما در حال حاضر همه چیز
داناست. آن ظریف، شاید، اما مشکل با omnichannel-فکر
می کنم این است که چشم انداز را به طور کامل در مورد تعریف ما.
بنابراین مشکل این است که واقعا استراتژی های بازاریابی
ما یکپارچه نیست - آنها باید باشد. مشکل این است که سفر مشتری شیفت هموار بین تجربه
فروشگاه فیزیکی، برنامه تلفن همراه، و یا به طور همزمان روی صفحه نمایش و فروشگاه است.
که واقعیت است، و تجربه مشتری توسط دسترسی افزایش یافته است. اما آنچه شدن در مسابقه
را به سرمایه گذاری بر روی تمام که OMNI-اتصال
از دست داده است که آن را فقط در مورد ما نیست.
در تصویر بزرگ است که ما از دست رفته، مشتریان می
خواهند زمینه اما آنها سازندگان زندگی خود باقی می ماند و تعریف که متن به معنی. که
در آن شرکت ها در حال از دست رفته علامت، و شاید عدم مشتریان خود است، هنگامی که آنها
در درمان omnichannel که اگر آن وسیله جلال شد - با تاکید بر حضور پاپ آپ خود را، به جای استقلال
از مردم اقدام به تنظیمات در زمان خود.
آیا شما یک هزاره یا نه، وجود دارد یک فرصت خوب
- زیر خرد باک است - که ما همه مشاوره های مشابه در یک لحظه خود آگاه شنیده ام: حقیقت
این است که جهان پیچیده است، مردم مشغول هستند، آنها فکر کردن در مورد زندگی و برنامههای خود، آنها گفت و گو داخلی خود را بشنود تمام طول روز، و واقعیت این است که این
وجود خود را، بیشتر از زمان، این است که به هر کس عجیب و غریب نیست در I-95.
بنابراین اگر آنها می خواهند به استخدام یک فروشنده
نرم افزار یا مکانیک خودرو، خرید گل و یا خرید پیتزا و یا خرید یک خانه، آنها این کار
را به خاطر آنها مردم هستید و نه به خاطر آنها داده است. هنگامی که استراتژی omnichannel ما تکیه
می کنند بیش از حد به جمعیتی و تجزیه و تحلیل داده ها، و در الگوریتم های که تصمیم
گیری "آنچه قرار است به اتفاق می افتد" بر اساس تقسیم بندی بازار به یک نمایش
اجتماعی حفر پایین، آنها محکوم به شکست است.
- فقط به عنوان اعتیاد به مواد مخدره در مورد نسل وای نیاز دارد که نقد خوبی سزاوار است که باک و مانجو پیشنهاد، این کار را انجام تکنیک های شرکت ها، omnichannel شامل، که شرکت با تکیه بر برای ساختن نام تجاری. اگر شما در حال برخورد با بیگانگان فضایی و یا برخی از قبیله بومی به تازگی کشف شده است که به طور ناگهانی مدرنیته حمله - - شما "اگر مدیریت بازاریابی و یا نظریه خود را شامل حال فروپاشی تمام نسل وای به یک دسته انسان شناسی کلی دیگری: مانجو سر در گم در یک نقطه در ارزیابی ساده و آسان است دوباره انجام آن اشتباه است. "
- که انجام آن را بخشی اشتباه است، چرا آن را به طور کامل در فرضیات در مورد کسی که مردم هستند و چگونه به آنها برسد استوار است، درست است از هر مشتری چشم انداز تجربه است که preens در آینه مورد ظرفیت خود را به همه چیز برای همه مردم، در همه جا است، تمام زمان. حقیقت این است که مشتریان می باشد که تحت تاثیر قرار نمی، چرا که آنها سرسختانه به زمینه خود چسبیده - و این بدان معناست که آنها فقط می خواهید برای خرید با ابزار بهتر آنها در حال حاضر، لذت بردن از سطح از کیفیت و خدمات آنها انتظار دارند، و به اشتراک گذاری این داستان با همسالان. به این منظور، شرکت ها هنوز هم اتاق را برای بهبود در گرفتن اصول اولیه راست بر روی هر کانال.
این اصول اولیه را تغییر نه تنها به دلیل یک مشتری
بالقوه می توانید محصولات آنلاین قبل از تنظیم پا در محل آجر و ملات خود تحقیق کنید.
علاوه بر این، آنها انجام شده است ام که برای سال، و همه می دانند که. آنها را تغییر
ندهید زیرا گزینه های تجارت الکترونیک اجازه دهید آنها را یک صفحه نمایش ضربه بزنید،
و یا به دلیل پس از انجام آنها فقط می توانید مسائل را انتخاب کنید تا این نزدیکی هست.
ممکن است بدعت است، اما آنچه omnichannel
نیاز برای گرفتن حق به عنوان آن را فراتر از مرحله شعار آن رشد می
کند، این است که بازاریابی نه "به طور ناگهانی حمله مدرنیته" یا - و احترام
و پاسخگویی مشتریان می خواهند در این نسل همان چیزی که آنها در خواست است یکی از آخرین
بیش از حد.

No comments:
Post a Comment